ای صبح مرا حدیث آن مه کن


ای صبح مرا حدیث آن مه کن

ای صبح مرا حدیث آن مه کن


ای صبح مرا حدیث آن مه کن

ای صبح مرا حدیث آن مه کن


ای صبح مرا حدیث آن مه کن

ای صبح مرا حدیث آن مه کن


ای باد، مرا ز زلفش آگه کن

ای باد، مرا ز زلفش آگه کن
ای باد، مرا ز زلفش آگه کن
ای باد، مرا ز زلفش آگه کن
ای باد، مرا ز زلفش آگه کن
ای باد، مرا ز زلفش آگه کن
ای باد، مرا ز زلفش آگه کن
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
ای قرصهٔ آفتاب پیش من
بگشای زبان، قصد آن مه کن
بگشای زبان، قصد آن مه کن
بگشای زبان، قصد آن مه کن
بگشای زبان، قصد آن مه کن
بگشای زبان، قصد آن مه کن
بگشای زبان، قصد آن مه کن
بگشای زبان، قصد آن مه کن
ای خیل خیال دوست هر ساعت
ای خیل خیال دوست هر ساعت
ای خیل خیال دوست هر ساعت
ای خیل خیال دوست هر ساعت
ای خیل خیال دوست هر ساعت
ای خیل خیال دوست هر ساعت
ای خیل خیال دوست هر ساعت
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
از سبزهٔ جان مرا چراگه کن
ای لاف زده ز عشق و دل داده
ای لاف زده ز عشق و دل داده
ای لاف زده ز عشق و دل داده
ای لاف زده ز عشق و دل داده
ای لاف زده ز عشق و دل داده
ای لاف زده ز عشق و دل داده
ای لاف زده ز عشق و دل داده
جان هم بده و به کوی او ره کن
جان هم بده و به کوی او ره کن
جان هم بده و به کوی او ره کن
جان هم بده و به کوی او ره کن
جان هم بده و به کوی او ره کن
جان هم بده و به کوی او ره کن
جان هم بده و به کوی او ره کن
ای خاقانی دراز شد قصه
ای خاقانی دراز شد قصه
ای خاقانی دراز شد قصه
ای خاقانی دراز شد قصه
ای خاقانی دراز شد قصه
ای خاقانی دراز شد قصه
ای خاقانی دراز شد قصه
جان خواهد یار قصه کوته کن
جان خواهد یار قصه کوته کن
جان خواهد یار قصه کوته کن
جان خواهد یار قصه کوته کن
جان خواهد یار قصه کوته کن
جان خواهد یار قصه کوته کن
جان خواهد یار قصه کوته کن